از نوشته‌ها

نوشته‌هایم مانند بچه‌هایم می‌مانند. 

وقتی به دنیا می‌آیند دوستشان دارم. همه را. زشت و زیبا، شاد و غمگین.  

بعد کم‌کم بزرگ می‌شوند، شخصیت می‌گیرند، معنا و مفهوم پیدا می‌کنند، 

هر روز که می‌گذرد معنایی جدید می‌گیرند، معناهایی که من اراده‌شان نکرده بودم. همه‌چیز از دست من خارج می‌شود.

می‌شوند چیزی خیلی فراتر از آن‌چه به آن‌ها داده بودم. چیزی فراتر از آن‌چه قرار بود بشوند، 

بعدتر‌ خشمگین به سویم باز می‌گردند، به سراغم می‌آیند، بازجوییم می‌کنند، سوال پیچم می‌کنند، 

در خواب کابوسم می‌شوند و در بیداری اشباح سرگردان دور سرم. 

 سرکوفت می‌زنند و تحقیر می‌کنند. 

انگار از من انتقام می‌گیرند. انگار می‌گویند چرا به دنیا آوردمشان، 

گویی به صُلابه می‌کشندم از بس‌که سوال‌های سخت و دردآور می‌پرسند، 

گویی لذت می‌برند از این عجز بی‌نهایت من در برابرشان،


می‌ترسم بنویسم. 




نظرات 3 + ارسال نظر
Omid چهارشنبه 26 اردیبهشت 1397 ساعت 23:41

سلام،
یکی از کارای خیلی خوبی که انجام دادین همین انتقال وبلاگ به بلاگ اسکای بود.
به این دست نوشته هایی که اذیتتون میکنن بگید خوب بود همونجا تو پرشین ولتون میکردم تا به فنا میرفتین؟
دیدین کم نیاوردن آدرس وبلاگ یک ایرانی در بوستون (دکتر ابراهیمی) رو بهشون بدین برن یه چک کنن ببین از اون همه سال دست نوشته فقط چندتا دونه مونده و مابقی به فنا رفتن.
پی نوشت کلیشه ای: ثبت خاطرات چه خوب و چه بد ثبت تجاربی هستند که آینده رو میسازن و آینده مال کسی خواهد بود که از تجربه ها به درستی یاد کنه و از اونها برای آینده بهتر استفاده بکنه.

صحرا چهارشنبه 19 اردیبهشت 1397 ساعت 04:56 http://sahra95.blogsky.com

یکی را می شناختم در مورد کلمات و جملات چنین دغدغه ای داشت. البته او مدتهاست که اسیر ترسش شده و دیگر نمی نویسد.

00 چهارشنبه 19 اردیبهشت 1397 ساعت 02:25

اینی که شما میگید یه دغدغه فلسفی مهمه. یک شاخه از هرمنوتیک هست که میگه متن ها رشدی جدای از مولف دارن و راه خودشونو میرن. فکر کنم تقریبا برای همه همین طوری باشه‌. این خاصیت متن هست. بنویسید. ما بچه هاتونو دوست داریم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد