۱- خطوط راهنمایی را کلا ندیده بگیرید. نگارنده بارها به خاطر تلاش برای رانندگی بین خطوط، مرگ را به چشم خود دیده است. خطوط ممکن است به دیوار بتونی یا یک دره ختم شوند، از جاده خارج شوند، یا حتی به هم همگرا شوند. کلا بیخیالشان شوید امنتر است.
۲- توزیع پمپ بنزین در سطح شهر و جادهها به صورت کاتورهایست (random). ممکن است در یک جایِ خلوت سه-چهارتا پمپ بنزین کنار هم باشند (که اصولا صاحبان آن با هم فامیلند و چون بر سر پمپ بنزین اصلی که ارث پدر بوده به توافق نرسیدهاند هریک پمپ بنزین خودشان را زدهاند) و بعد در یک جای شلوغ و مرکز خرید تا دهها کیلومتر (یا بیشتر) هیچ پمپ بنزینی وجود نداشته باشد. در صورت امکان یک پیت بنزین همیشه در صندوق عقب داشته باشید. یا حداقل یک شلنگ برای کشیدن بنزین از باک یک اتوموبیل دیگر.
۳- در تمامی مکانها و زمانها (گذشته حال و آینده) حق تقدم قبل از همه با وانت نیسانهای آبی است*. رعایت نکردن این حق تقدم باعث آسیبهای جدی به خودروی شما (و احتمالا صدمات جانی به خود شخص شما) میشود.
* سلطان جاده ها نیسان آبی. اسنادی که به تازگی به دست آمده نشان میدهد که این خودروها از زمان نئاندرتالها به همین شکل و در تک رنگِ آبی تولید میشده اند.
۴- برای عابر پیاده که در تلاش است از روی خطوط عابر پیاده رد شود ترمز نگیرید. یک بار که نگارنده این کار را کرد یک آقای پرایدی با سرعت 80 کیلومتر کوبید توی آن جای ماشین نگارنده. بعد هم با قفل فرمان آمد سراغ نگارنده که چرا ترمز گرفتی سر چهارراه، و حالا باشد که من داشتم به نامزدم زنگ میزدم و حواسم نبود ولی تو نباید ترمز میگرفتی،
ترمز گرفتن برای عابر پیاده برای رانندهی خودروی ترمزگیرنده، خطر مرگ با قفل فرمان دارد.
۵- "بوق" مهمترین عضو خودرو شماست. شما ممکن است با تایر پنچر و واشر سرسیلندر سوخته و سه تا شمع از کار افتاده بتوانید به صورت کاملا ایمن تعطیلات آخر هفته را از طریق جاده چالوس به مسافرت شمال بروید، ولی بدون یک بوقِ خوش دست و بلندصدا خودرویتان را روشن هم نکنید. انواع بوقِ "گاو"ی را میتوانید با هزینهی بسیار اندک از توزیعکنندگان قطعات یدکی خودرو تهیه و نصب کنید.
بوق خودرو شما در حقیقت هویت خودروی شما و حتی هویت خود شماست. قبل از اختراع بوق رانندگان نمیدانستند چطوری به هم سلام کنند، در پایان مهمانیها و در زمان عزیمت (ساعت 2 بعد از نصف شب) چطور به میزبان آخرین خداحافظی را با بوسه بفرستند، چطور از پشت فرمان به خانم بچهها پیغامِ بیسیم بفرستند که آماده حرکتند و "یالا بجنبید"، و از همه مهمتر در مراسم عروسکشانی نمیتوانستند احساسات خود را نشان دهند. و همچنین غیز ممکن بود ابراز احساسات در مواقع حساس تاریخی نظیر انتخابات ریاست جمهوری، راه یافتن (یا، بسته به سال، راه نیافتنِ) هاشمی رفسنجانی به مجلس شورای اسلامی، بازگشت اصغرفرهادی از جشنوارهی کن، حقکُشی از عسگری محمدیان در فینال المپیک، پیروزی یا شکست یا عزیمت یا بازگشت تیمهای ملی فوتبال، والیبال، هاکی روی چمن، غارنوردی، پاراگلایدینگ، جوجیتسو، گلروبال ، هفت سنگ، گلفِ روی یخ و غیره به مسابقات جهانی و غیرجهانی، و یا اینکه کلا وقتی رانندگان افسرده بودند و احتیاج به کمی تنوع داشتند. بهخصوص در این آخرین مورد، با اختراع بوق آمار خودکشی رانندگان کلی کاهش پیدا کرد.
6- غیر از کاربردهای مهم مطرح شده در بالا برای بوق، توصیه می شود که سعی کنید در حین رانندگی هر از چندگاهی کاملا هویجوری "بوق" بزنید. مطئمن باشید نه کسی به شما نگاه میکند، نه آزرده میشود. تحقیقات نشان داده از نظر آماری، رندوم بوق زدن تعداد تصادفات را به مقدار بسیار زیادی کاهش میدهد. دلیلش هم این است که یکسری دارند به صورت رندوم رانندگی میکنند و اینکه چه زمانی، دقیقا کی، جلوی شما خواهند پیچید یا اینکه قبل از اینکه جلوی شما بپیچند اصلا شما را دیدهاند یا نه، و یا اینکه آیا اگر شما را دیدهاند اصلا برایشان اهمیتی دارد یا نه، اینها همه محل سوال است.
7- چراغهای راهنمای خودرو: اگر قصد شرکت در مراسم عروسکشانی را ندارید میتوانید چراغ راهنماهای خودرویتان را کلا جدا کنید و دور بیندازید. دستهى چراغ راهنما که به فرمان متصل است هم کلا چیز توی دستوپایی است. خودتان را از شرّ آن هم خلاص کنید.
۸- برای صرفه جویی در مصرف انرژی، تا ساعت 3 صبح به بهانهی اینکه "هنوز غروب است و هوا هنوز خوب تاریک نشده" چراغهای خودروی خود را روشن نکنید (و بدانید که خیلیهای دیگر هم چراغها را خاموش نگه میدارند تا از مصرف بیش از اندازه سوخت و آسیب به محیط زیست جلوگیری کنند. خدا خیرشان دهد).
۹- در مورد تعدادی از خودروهای ساخت داخل، وقتی خودرو را پارک کردید خیلی لازم نیست دربِ ماشین را قفل کنید. سه دفعه ای که ماشینِ نویِ "تندر 90" متعلق به برادر نگارنده را زدهاند (که قفل و دزدگیر داشته) کوچکترین خطی روی ماشین نیفتاده بوده و دزدان عزیز پس از زدن ماشین درب را مانند روز اول قفل کرده بودند و رفته بودند.
۱۰- فضایِ یک پارکینگِ کنارِ خیابان به شما تعلق ندارد تا زمانیکه دقیقا صددرصدِ ماشین شما داخل فضا قرار گرفته باشد. نگارنده یک بار در شهرک اکباتان راهنما زده بود و بیش از نصف خودرویش وارد فضای پارکینگ شده بود که ناگهان در فاصله یک چشم به هم زدنی یک پژو 206 مانند جن سر رسید و با دنده عقب به زور ماشین را در بقیهی فضای مربوطه جا داد. خانم جوان راننده پژو در جوابِ اعتراض نگارنده فرمودند که همین چند دقیقه پیش سر فاز سهی شهرک، یک نفر محل پارکینگ مورد نظر ایشان را دزدیده و بنابراین ایشان وظیفهی ملی، اخلاقی، انسانی، و وجدانی خودشان دانستهاند که همین بلا را سر دیگری بیاورند. نگارنده از خانم راننده پژو 206 به خاطر این حس وظیفهشناسی و اهمیت به ندای وجدان تشکر و تقدیر کرد.
۱۱- در بسیاری از کشورهای دنیا خودروها در سمت راست جاده و بلوار حرکت میکنند. در برخی کشورهای دنیا (مثل انگلیس و استرالیا) خودروها از سمت چپ جاده حرکت میکنند. در یک کشور دنیا خودروها ممکن است در هر دو سمت بلوار در هردو جهت حرکت کنند (به خصوص در بلوارهای کمی خلوتتر). نگارنده دفعهی اول که این موضوع را مشاهده کرد ماشین را کنار زد و چندبار چشمانش را مالید و پیش خودش گفت شاید در اثر خوابآلودگی بوده و این مشاهده را جدی نگرفت. ولی فردای آنروز در همان بلوار وقتی که یک بنز خاور که در جهت خلاف رانندگی میکرد نزدیک بود خودروی نگارنده را تبدیل به یک شمشِ آهنِ دوبعدی بکند، شک نگارنده به یقین تبدیل شد.
۱۲- خروجیِ اتوبان را رد کردهاید؟ خروجی اشتباهی رفتهاید؟ از مغازهی مورد نظرتان کیلومترها رد شدهاید؟ سر چهارراه به جای گردش به راست اشتباهی مسیر مستقیم را ادامه دادهاید؟ توی خیابان یکطرفه گیر کردهاید؟ اصلا نگران نباشید. شما تنها نیستید. روزانه کرور کرور شهروند گرامی با چنین مشکلاتی مواجهند. راه حل ساده است: دنده عقب بگیرید، و بعد برای امواتِ مخترع دندهعقب فاتحه بخوانید. بقیهی کرور کرور هم همین کار را میکنند.
۱۳- خودروها (نخسوزن تاکسیها) زائدهای بنام کمربند ایمنی دارند که در هنگام دیدهشدن پلیس باید با دست راست آن را از نزدیکی شانهی سمت چپ گرفت و به سمت محل ترمز دستی کشید و این زائده را در آن محل نگاه داشت تا پلیس از افق دید محو شود.
۱۴- توقف پشت چراغ قرمز بعد از ساعت یازده شب به مثابه یکی از سه مورد زیر تلقی میشود :
- آدم فضایی بودنِ راننده،
- سکتهی همزمان مغزی-قلبیِ فردِ پشتِ فرمان،
- جنزدگی رانندهی خودرو
۱۵- کار مهمی دارید و جای پارکینگ پیدا نمیکنید؟ کار مهمی ندارید ولی احتیاج به نیم ساعت گپ زدن با دوستان مغازهدارتان دارید؟ خیابان پارکینگ ممنوع است؟ جای پارکینگ وجود دارد ولی حس پارک کردن ماشین نیست؟
اصلا نگران نباشید. همانجایی که هستید (گوشه، وسط یا خط سرعت خیابان) ترمز بگیرید و وقتی خودرو ایستاد، آنرا خاموش کنید و بروید به کارتان برسید.
۱۶- در ابتدای خیابان علامت "ورود ممنوع" زده شده و دوازده جا با فونتها و رنگهای مختلف نوشته شده که این خیابان یکطرفه است و ورود خودروها ممنوع میباشد؟ اصلا نگران نباشید و به مسیر خود ادامه دهید.
۱۷- فاصلهی مجاز با خودروی جلویی در هرسرعتی میبایست حداکثر نصف کوچکترین خودروی موجود در جادههای کشور باشد. خوشبختانه در این مورد اگر شما این حداکثر فاصله را رعایت نکنید سایر خودروها به کمک شما میآیند و با پیچیدن جلوی شما اطمینان حاصل میکنند که این فاصله از مقدار استاندارد گفته شده بیشتر نشود.
۱۸- رانندهی مینیبوس پشت سری وقتی داشتید لایی میکشیدید به شما اهانت خیلی شنیع کرده و بوق زده؟ خودرو رو به جلوی مینیبوس هدایت کرده، و هرجایی که هستید (حتی خط وسط شیخفضلالله) روی ترمز بکوبید و با قفل فرمان برای احقاقِ حق به سراغ راننده مینیبوس بروید.
(لطف کنید قوانینی که از نظر نگارنده دور مانده را در قسمت نظرات اضافه کنید تا با نام خودتان به لیست اضافه شود)
12- مهران، 13- علی، 14- الهه، 15- سعید، 17- سعید
07/27/2016- 05/05/1395