موهای سپیدی داشت. میگفت زندگی مثل یک کوچهی بن بست میمونه که وقتی با کلی تلاش و زحمت و مشقت به تهش میرسی تنها چیزی که میبینی اینه که یکی - گلاب به روی مبارکتون - اون ته کوچه خرابکاری کرده.