راه شب - ۲


[زمان: شب. چراغ‌ها خاموش. حنا روی تختش خوابیده. من دارم براش قصه می‌گم]


من:  یکی بود یکی نبود، غیر از خدای مهربون، توی زمین و آسمون، هیچ‌کس نبود، روزی روزگاری در زمان‌های نه خیلی قدیم در یک جای خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی دور یک نی‌نی گربه با مامان و بابا و داداش کوچیکش زندگی می‌کرد. نی‌نی گربه صبح‌ها که از خواب پا می‌شد، اول می‌رفت دستشویی، بعد دست و روش رو می‌شست، و بعد می‌رفت که با مامان و باباش ...

حنا: بابا!

- بله

- یه سوال بپرسم؟

- بله،‌ بپرس جانم!

- نی‌نی گربه چطوری می‌ره حموم؟

- [لحن خیلی بابایانه و مطلع از همه چیز] : ببین عزیزم، نی‌نی‌ گربه این‌جوری که ما می‌ریم حموم نمیره حموم. زبون گربه‌ها یعنی در حقیقت آب دهانشون ماده‌ی ضد عفونی داره که بدنشون رو تمیز می‌کنه. یعنی در حقیقت گربه‌ها زبونشون رو روی بدنشون می‌کشند و این آب دهانشون مثل صابون بدن‌شون رو تمیز و ضد عفونی می‌کنه. ضد عفونی هم یعنی این آب دهانشون مواد ضد باکتری داره. حالا اینا رو بزرگتر که شدی بیشتر برات توضیح می‌دم که باکتری چیه. الان چون هنوز کوچولو هستی خوب طبیعیه که این‌ها رو کامل متوجه نشی. ولی اصلا نگران نباش. خودم همه‌ی این ها رو برات کامل توضیح می‌دم که باکتری‌ها چی هستند و آنتی‌بیوتیک چیه و این‌ها. اصلا نگران نباش اگه الان کامل متوجه نشدی ...

- بابا !

- بله عزیزم!‌

- میشه یه سوال دیگه هم بپرسم؟

- بله عزیز دلم! [ با اعتماد به نفس خیلی زیاد ]  هر سوالی که دلت می‌خواد بپرس  دختر خوبم!

- بابا!‌ نی‌نی گربه گوشش رو چطوری تمیز می‌کنه؟‌

- چی ؟ !!

- میگم یعنی گوشش رو هم با زبونش تمیز می‌کنه؟

-  آهان؟ .... آ‌آ‌آ ... آهان ...  بله ... یعنی نه ... گوشش رو فکر کنم ... یعنی احتمالا ... به نظرم فقط همین‌طوری با دستش تمیز می‌کنه.

- یعنی اول دستش رو لیس می‌زنه بعد با دستش گوشش رو تمیز می‌کنه که گوشش ضد عفونی بشه؟؟

- اِه [عصبانی]، چقدر امشب سوال می‌پرسی! شبی دو تا سوال فقط که امشب پرسیدی! بقیه‌ی سوال‌ها برای فردا شب. چشمات رو ببند و بخواب !









نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد