دزدی علمی و ادبی

صبح یک روز آفتابی و بسیار زیبا در لابی آپارتمانتان منتظر اتوبوس دانشگاه ایستاده‌اید. روی میز وسط لابی یکسری مجله ریخته شده و شما تصمیم میگیرید که در فرصتی که دارید چندتایی از آن‌ها را ورق بزنید. اکونومیست نیوساینتیست، نیچر و چندتای دیگر. از بخت بد تصمیم می‌گیرید نیچر را ورق بزنید! هنوز چند صفحه‌ای ورق نزده‌اید که از دیدن مقاله‌ای خشکتان میزند: مقاله‌ای در صفحات اصلی مجله به قلم Declan Butler با عنوان: 

"آبروریزی دزدی علمی در ایران بالا میگیرد:
محققین موارد بیشتری از کپی برداری در آثار وزرا و مقامات بلندپایه ایران یافته اند"

با رنگ پریده و دستان لرزان مجله را از روی میز بلند می‌کنید و شروع به خواندن می‌کنید ...

زیاد دردسرتان ندهم که حتما خودتان هم در جریانید... دیگر کم‌کم اسم اساتید آشنا هم لابه‌لای اسامی به چشم می‌خورد. جالب از همه جواب‌های اساتید عظام است وقتی راجع به کپی‌برداری از آنها سوال می‌شود... خودتان بخوانید.

مقاله را که تمام کنید اتوبوس دانشگاه بدون اینکه متوجه بشوید رفته. دهانتان خشک شده و میدانید که روزی نه‌خیلی ‌جذاب در پیش خواهید داشت.

درست است که نیچر توسط استکبار جهانی و شیاطین بزرگ و مخالفین پیشرفت مملکت متعالی ما منتشر می‌شود و چه بسا که همان‌هایی که مقالاتشان را ١٠ - ١۵ سال پیش چاپ کرده‌اند از مقالات امسال اساتید عزیز ما کُپ زده باشند (حالا دیگه به این‌هاش کار نداریم) ولی وقتی شنیدم و دیدم که خیلی از موارد دزدی علمی دانشجویان و اساتید نه از روی قصد و غرض بلکه از روی ناآگاهی است لازم دیدم اندکی در این باب بنویسم.

ضمنا یک نکته را هم تاکید کنم که باید توجه داشت که موارد دزدی علمی - متاسفانه متاسفانه - در آثار خیلی از  اساتید کشور مشاهده می‌شود. این‌طور نیست که مثلا مقامات ما بعد از مقامات شدن دزدی علمی کرده باشند،‌ بلکه تعدادی از اساتید و محققان در کارهاشان دزدی علمی وجود دارد،‌ خوب بالطبع برخی از آن‌ها هم مقامات می‌شوند. نتیجه‌ی این کار نه تنها پایین آمدن شأن استاد در کشور و آبروریزی برای پیشرفت علم کشور در سطح جهانی است، بلکه باعث سخت‌گیری بیشتر مجلات و مجامع علمی دنیا برای قبول دست‌آوردهای محققان صادق کشور نیز می‌شود. اعتماد سرمایه‌ایست که سال‌‌ها زمان نیاز دارد تا ساخته شود ولی به چشم‌به‌هم زدنی از بین می‌رود، و شاید هرگز دوباره ساخته نشود.


*************************
*************************

١- سرقت علمی چیست؟

سرقت علمی استفاده از ایده‌ها نتایج و جملات دیگران است به نحوی که طوری وانمود شوند که انگار کار شماست. "ایده ها و نتایج دیگران" میتواند در یک مقاله‌ی دیگر، در یک کتاب دیگر یا فرهنگ لغت، ترجمه از یک متن به زبان دیگر یا حتی از مقاله دوستتان باشد. (یادم می‌آید وقتی کمی بچه‌تر بودم و با مک و امیت مشق می‌نوشتیم و تمرین حل می‌کردیم مک در جواب هر سوالی که با من یا امیت بحث کرده بود به قول خودش به ما credit می‌داد. یعنی در برگه‌اش  می‌نوشت طبق ایده‌ی محمدرضا من این معادله را این‌جوری حل می‌کنم. توصیه‌ی ایمنی: اگر احیانا خدای نکرده سر امتحان تقلب کردید لازم نیست جو گیر شوید و credit بدهید: "طبق ایده دختر خانم پشت سریم که اسمش رو نمیدونم جواب این مساله اینه ...")

 

٢- سرقت علمی چه عواقبی دارد ؟

سرقت علمی جرم است و مستقل از این که شما چه زمانی مرتکبش شده باشید در صورتی که کشف شود (حالا به هر طریقی. یکی از طرقش داشتن دوستان خوب است!) شما به شدت مجازات خواهید شد. بسیاری از موسسات شما را بدون رودربایستی اخراج می‌کنند. به تازگی یکی از مدیران ارشد و بسیار موفق موسسه فن آوری ماساچوست (MIT) بعد از حدود 28 سال کار موفق و پربار از این موسسه اخراج شد. دلیل اخراج این بود که ظاهرا فهمیده بودند این جناب یکی از نمراتش را  (که در گرفتن شغل فعلیش هم هیچ تاثیری نداشته) همان 28 سال پیش عمدا بیشتر گزارش کرده بوده.از زمان کشف این موضوع بیست و چهار ساعت نگذشته بود که یک Email به کل دانشگاه فرستاده شد و با خفت تمام اخراج این جناب را به سمع و نظر همه رساندند (توجه داشته باشید که اینجا کوچکترین شکی در اخراج متقلب نمی‌کنند. بهانه‌هایی نظیر "حالا مدیرِ دیگه نداریم" و "اگه این وسط ترم بره بقیه ترم دانشگاه فلج میشه" و یا اینکه "این حالا 28 سال یکی از مدیران نمونه بوده فعلا دست نگه داریم" و "حالا بیشتر بررسی کنیم" و " ایشون دختر دایی پسرخاله رییس دانشگاه هستند" و این بازی‌ها اینجا تعطیل!! ضمنا با داد و بیداد و گزارش در هزارتا روزنامه و مجله و تلویزیون هم چنان آبرویی از شما میبرند که آن سرش ناپیدا. نمونه ای از تجلیل از مدیر متقلب عزیز در آمریکا:خبر نیویورک تایمز، گزارش مجله تایم ، گزارش بوستون گلوب. البته دوستانی که علاقه به معروف شدن دارند بسم الله!). نه تنها آمریکا بلکه این روند در بسیاری کشورهای رو به رشد دنیا هم به چشم می‌خورد. کشور چین هم چند سالی است که به شدت با پدیده دزدی علمی مقابله می‌کند (یعنی اخراج بدون محاکمه!) این خبر را ببینید.

توجه داشته باشید که در کشورهای غربی اگر به جرم تقلب از موسسه ای اخراج شوید تقریبا در هیچ جای دیگری به شما کار نخواهند داد (برای اینکه هرجای دیگه‌ای بخواهید کار بگیرید اول از موسسه اول تحقیق میکنند!). این در مورد جرم‌های دیگر هم صادق است. فکر هم نکنید کم پیش میآید. اگر استیفن ویگینز را نمی‌شناسید بدانید که یکی از بزرگترین دانشمندان سیستم‌های دینامیکی از دانشگاه CalTech با بیش از 20 کتاب و صدها مقاله بود که در سن پنجاه و اندی سالگی به دلیلی اخلاقی از دانشگاهش اخراج شد و هیچ دانشگاهی در آمریکا حاضر نشد به این استاد بزرگ (که تا دیروز له‌له می‌زنند برایشان یک ارائه‌ی علمی بدهد) کار بدهد. در نهایت هم مجبور شد آمریکا را ترک کند. بالاخره که این‌جا سر تقلب یا سایر جرائم بلایی به سرتان میارند که هزاران بار آرزوی کهریزک‌ها و امثالهم رو بکنید. توجه داشته باشید که قضیه واقعا جدی است و نمونه‌ها یکی دو تا نیستند :خبر اخراج پروفسور ون پاریجز از MIT به خاطر عددسازی. خبر اخراج استاد دانشگاه کلمبیا به خاطر دزدی علمی (کپ زدن از مقاله دیگران).


"ای بابا! حالا کدوم علافی قراره بره مقاله‌ی بیخود ما رو بخونه. من فعلا می‌خوام یه مدرکی بگیرم و بعدشم پذیرش بزنم به چاک. بعد حالا بیشتر دقت می کنم. فعلا کلاس ملاس رو بی‌خیال! "

 

من باز تاکید می‌کنم مخصوصا دوستانی که قصد ادامه تحصیل در خارج از کشور را دارید: اگر یکی از مقالات گذشته‌تان دارای فقط یک جمله‌ی دزدی علمی یا ادبی باشد و به نحوی روزی صدایش درآید تعجب نکنید اگر از موسسه مشغول به کار یا تحصیل اخراج شوید. توجه داشته باشید که "من نمیدانستم" یا "کسی به ما نگفته بود" یا "این جمله رو من خودم گفتم شانسی عین جمله اون آقا شده" یا "من ایده مقاله رو دادم منشیم تایپ کرده" یا "دانشجوم نوشته من اصلا روحم هم خبر نداره"‌ یا "به حضرت عباس من خبر ندارم، دادم سر میدون انقلاب برام نوشتن، بی انصاف دویست تومن هم گرفت" بهانه‌های صد در صد غیر قابل قبولی است چون اصول رعایت حق تالیف و عدم دزدی علمی در تمامی مجلات و کنفرانس ها با جزییات توضیح داده شده است.

حتی اگر هم قصد ادامه تحصیل و یا کار بین اللملی ندارید اگر اسمتان به عنوان متقلب شناخته شود ممکن است برای همیشه از چاپ و ارائه در مجلات و یا کنفرانس‌ها محروم شوید.


٣- مصادیق دزدی علمی

٣-١. نقل قول

اگر عین جمله‌ای را از کسی نقل می‌کنید باید حتما در گیومه قرار دهید و مرجع هم به دنبال آن بیاید. ضمنا توجه کنید که آیا اجازه دارید جمله را نقل قول کنید یا خیر (برخی از نشریات شرایط خاصی برای نقل‌قول قائلند -نظیر نحوه ارجاع دادن یا حداکثر جملاتی یه کلماتی که می‌توانید نقل قول کنید - که می‌بایست این شرایط را دقیقا در نظر گرفت). ولی اصولا نقل قول در حد یکی دو جمله مشکلی ندارد.

٣-٢. استفاده از نتایج دیگران

استفاده از نتایج اشکال نمودارها (هر چند کوچک و جزیی) باید با ارجاع کامل باشد. اگر از نتیجه منحصر به فرد کسی یا گروهی استفاده می‌کنید حتما باید ارجاع بدهید. مفاهیمی که بسیار جا افتاده‌اند (مثل قانون نیوتون) نیازی به مرجع ندارند . تاکید می‌کنم فرمول سه خطی محققی که بعد از پنج سال کار شبانه‌روزی هفته‌ی پیش مقاله‌اش را در یک مجله بسیار معتبر چاپ کرده "مفهوم جا افتاده" نیست.

٣-٣. استفاده از جمله‌های دیگران

کپی کردن حتی با عوض کردن ساختار جمله باز هم دزدی علمی است. بدین معنی که مثلا تغییر زمان فعل از معلوم به مجهول جمله را از آن شما نمی کند:

مثال 1: جمله‌ی اصلی:

کاربرد این روش در مواد غذایی داروشناسی درمان ضایعات پوستی و تحقیقات بیوتکنولوژی است.

جمله‌ی دزدی عملی (یعنی بد!!!)

این متود در تحقیقات بیوتکنولوژی و شناسایی داروها و همچنین در مورد بیماریهای پوستی و مواد خوراکی استفاده می‌شود. (باز هم تاکید این جمله سرقت علمی از جمله قبلی است)


مثال 2 :
جمله‌ی اصلی*

برای بهره‌برداری بهتر از زمین‌های شوره‌زار مسیر تهران-قم پیشنهاد می‌شود با کشت خیارسبز، برای قشر مستضعف جامعه خیارشور با قیمت ارزان به عمل آید.

جمله‌ی دزدی عملی (یعنی بد):

اگر کسی یا فردی در زمینی یا دشتی که شوره‌زار گردیده است مانند مسیر تهران قم خیارسبز بکاشته شود در آینده محصول این کشتکاری خیارشور  خواهد شده بود که اتفاقا قیمتش هم کم است و برای قشور مستضعفان کاربرد دارد.


نتیجه اخلاقی: تکنیک های کپی کردن تمرین‌ها را برای مقالاتتان به کار نبرید.

٣-۴. استفاده از جملات قبلی مقالات خودتان

کپی کردن جملاتی از مقاله قبلی خودتان یا مقاله‌ای که جای دیگری چاپ کرده‌اید می‌تواند جرم به حساب می آید و اگر هم جرم نباشد کار ناپسندی است. ولی مقاله‌ای که در یک کنفرانس ارائه شده می‌تواند با تغییراتی در یک مجله چاپ شود (باز هم با قوانین هردو یعنی کنفرانس و مجله مجددا چک کنید)**

٣-۵. ارائه مقالات در کنفرانس و سمینارها

در ارائه مقالات: زیر هر شکل عکس (حتی عکس‌های تزیینی یا حتی لوگوی زبل‌خان صفحه‌ی آخرتان، آقای [...] عزیز) و نموداری که کار مستقیم خود شما نیست باید مرجع بدهید. مراجع را میتوانید در پایین صفحه هم بنویسد. ولی باید دیده شود (حالا لازم نیست فونتش 2000 و bold باشد. ریز و کمرنگ اشکالی ندارد ولی باید باشد و دیده شود).

٣-۶. دزدی علمی غیرعمدی

بعضی وقت‌ها سرقت علمی واقعا به صورت اتفاقی است. سرقت علمی اتفاقی هم جرم است (همان‌طور که اگر شما مستقلا اختراعی را بکنید که قبلا ثبت شده حق استفاده تجاری از آن را ندارید و استفاده تجاری اتفاقی از آن جرم است). بنابراین بهتر است با دقت بیشتری منابع را مطالعه کنید و نت بردارید.

 

سخن آخر

توجه داشته باشید که امروزه کشف سرقت ادبی بسیار ساده است. نرم افزارهای زیادی وجود دارند که با دسترسی به database های مختلف در چند ثانیه مقاله‌ی شما را با میلیون‌ها مقاله موجود مقایسه می‌کنند و اعلام می‌کنند که چند درصد جملات شما شبیه یا نزدیک به جملاتی است که قبلا استفاده شده و یا چه مقالاتی به مقاله شما نزدیکند که بعدا می‌توان بررسی کرد چقدر نویسنده از مقالات تاثیر گرفته و تا چه اندازه مستقل بوده.

حرف آخر این‌که اگر عمیق‌تر نگاه کنیم - مانند همیشه - سودِ احترام به اخلاق و دقت در رعایتِ قوانین (و بالطبع ضرر عدم مراعات آن‌ها) در نهایت به ‌خود ما‌ خواهد رسید.

شاید بد نباشد کمی حساس‌تر باشیم. 

 

پانوشت‌ها

* لطیفه‌ای منتسب به آقای منتظری که به تازگی از دنیا رفته‌اند. تنها چیزی که ما در دوران کودکی از آقای منتظری می‌شنیدیم جک‌هایی بود که از قول ایشان نقل می‌شد. سخنرانی منسوب به ‌ایشان در باب uprising (شورش) مردم تونس به خصوص مورد توجه بود که ظاهرا در جایی در حین سخنرانی فرموده بودند (اصفهانی بخوانید): "ای مردمان تونس! چه‌تونس! پونس ..... !!!!! "

** بدیهی است استفاده از "مطالب" خودتان یا دیگران در مقاله‌ی جدیدتان اگر با ارجاع کامل و دقیق باشد هیچ اشکالی ندارد و بعضی وقت‌ها (به صورت محدود) حتی لازم است. توجه کنید که انچه که این‌جا نهی شده "استفاده از جملات قبلی است" نه "ذکر مجدد مطالب و مفاهیم". توجه داشته باشید که مورد دومی، یعنی ذکر مجدد مفاهیم و روش و غیره، همان‌طورکه گفتم خیلی وقتها ممکن است لازم باشد: مثلا وقتی که شما در زمینه‌ای چند مقاله در مجله‌ی آ چاپ کرده‌اید و حالا تصمیم گرفته‌اید مقاله‌ای برای مجله‌ی ب بفرستید که خوانندگانش در زمینه‌ی دیگری تخصص دارند و یا مجله‌ی آ را نمی‌خوانند بهتر است علاوه بر ارجاع به مقالات منتشرشده در مجله‌ی آ، خلاصه‌ای از روش و نتایج را نیز بیاورید (حتی برای خود من پیش آمده که ادیتور یک مجله خواسته در مورد روشی نسبتا معروف که در بخشی ازمقاله‌ام استفاده کرده بودم و ارجاع کامل به مقالات خود آن مجله هم داده بودم یکی دو پاراگراف توضیح بدهم). این با توجه به این فرض است که حالا شما با کلمات متفاوت که متناسب با آگاهی خوانندگان مجله‌ی جدید است کارتان را توضیح می‌دهید. وگرنه اگر قرار باشد عین جملات ذکر شود فقط ارجاع کافیست و پر کردن صفحات با مطالبی که قبلا منتشر شده هیچ منطقی ندارد.

علاوه بر این استفاده ازعین جملات، حتی جملات قبلی خودتان، در بسیاری از موارد جرم است. حتی اگر بخواهید جملات قبلی خودتان را داخل علامت نقل‌قول بگذارید اگر تعداد جملات از حدی بیشتر شود (بسته به مجله‌ متفاوت است) احتیاج به کسب اجازه و ذکر کسب اجازه در پانوشت و در مواردی پرداخت هزینه‌ای به مجله مبدا است. توجه کنید که وقتی شما مقاله‌ای را در یک مجله چاپ می‌کنید کپی‌رایت مقاله‌تان را به آن مجله داده‌اید. لذا هیچ‌کس حتی خودتان حق استفاده مجدد از عین جملات و تصاویررا در جای دیگر، حتی کارهای بعدی خودتان، ندارد. ولی از نتایج و مفاهیم می‌توان در جاهای دیگر (با فرض ارجاع کامل)‌ استفاده کرد.

اصولا افراد برجسته در علم تعداد مقالات کمی چاپ کنند (شاید به تعداد انگشتان دست) و اصولا همیشه آن‌قدر حرف جدید برای گفتن دارند که صفحات مجله برای حرف‌های جدیدشان هم کافی نیست چه رسد به اینکه بخواهند مطالب قدیمی را تکرار کنند. ولی خوب همه‌ی ما (چه در ایران و چه در خارج) در دنیایی هستیم که باید تعادلی بین کمیت و کیفیت کارهای علمی‌مان وجود داشته باشد و در نتیجه لازم است بیش از حد مراقب باشیم که با افتادن در دام وابستگی به تعداد مقالات و با چاپ مطالبی که قبلا عرضه‌ شده و ارزش علمی بیشتری ندارد اعتبار علمی خود و دانشگاه و جامعه‌مان را لکه ‌دار نکنیم.

آقای فرامرز آشنای قاسمی در توضیحات سایت استادان‌ علیه تقلب افزوده‌اند:"اگر مرجع داده نشود به کار قبلی تان، در دنیای امروز آن را بعضی تقلب و بعضی تکثر می نامند و آن را مجاز نمی دانند." 

****************************

دانلود جواب تعدادی از اساتید ایرانی و محکوم کردن دزدی علمی که در مجله نیچر ١٧ دسامبر چاپ شده است. این نامه گرچه واکنشی است از سرِ درد و بسیار ارزشمند به آن‌چه اتفاق افتاده، و نشان از حساسیت جامعه‌ی محققان کشورمان دارد ولی برای بازگرداندن آب رفته از جوی تصمیمات کلان‌ و جدی تنها راه‌حل است. حتی برای شروع به نظر من خود دانشگاه‌ها می‌بایست تصمیمات بسیار سخت‌گیرانه‌ای در این زمینه اتخاذ کنند. مجازات‌هایی نظیر جریمه‌های نقدی، و تاثیرگذاری بر مرتبه‌ی علمی محقق و ... می‌تواند شروع خوبی باشد.

در نوشتن این متن از مطالب این سایت استفاده شده. در وب گاه!‌ دانشگاه  نورث وسترن هم مطالب خوبی در این زمینه آمده است. اگر به ویکی دسترسی دارید این مقاله در مورد ناراستی علمی و انواع و ریشه های آن بسیار جالب و مفید است. (اگر یکی از دوستان بتونه زحمت ترجمه اش را بکشه فکر کنم خدمت بزرگی باشه.).

هادی در مورد دو مثال زده شده برای استفاده از جملات دیگران با تغییر، یاد‌آوری کرد که هرچند مثال‌های زده شده از مصادیق دزدی علمی هستند ولی نقل‌قول غیرمستقیم از دیگران با ارجاع کامل و تحت شرایطی نام paraphrasing به خود می‌گیرد و دزدی علمی نیست. هادی قول داده که  به زودی در مورد  paraphrasing مطالبی به فارسی بنویسد که سعی می‌کنم آن‌را در ادامه‌ی همین مطلب قرار بدهم. چند مطلب خوب به انگلیسی راجع به paraphrasing را می‌توانید از اینجا واینجا و اینجا ویا اینجا مطالعه کنید.

نکته‌ی مهمی که دوستم ابوالحسن اشاره کرد این بود که شاید بسیاری از ما در گذشته به دلیل آموزش ناکافی 
و ناآگاهیاز مصادیق دزدی علمی در مقالات و آثارمان موارد نادرستی وجود داشته باشد. ولی حداقل بیاییم از این به بعد با دقت و حساسیت فراوان این آفت جامعه‌ی علمی کشور را ریشه‌کن کنیم. 

وب‌سایت استادان علیه تقلب تلاشی ارزشمند از جانب استادان و محققان داخل (و به تازگی خارج) کشور برای "مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی برخی از اعضای هیات علمی" است. بیایید از این تلاش قابل تقدیر حمایت کنیم.

از پیشنهادات و انتقادات برای بهتر شدن این مطلب به شدت استقبال می‌شود.
اگر منبع مناسب و سودمندی در ‌زمینه‌ی دزدی علمی سراغ دارید لطفا  اطلاع دهید.



«الباب فی صُنعِ المِزمار!» یا «چگونه نی بسازیم»

دیباچه!

"من نی‌نواز نیستم؛ ولی نی‌نوازان را دوست دارم" 
از جملات نگارنده

نیِ ایرانی سازی بادی و عملا تنها ساز بادی رسمی ارکستر ایرانی است. نی ایرانی سادهترین آلت موسیقی ملودیک است: یک لولهی صاف با چند حفره. شکل معمول این آلت موسیقی متشکل از پنج سوراخ در جلو و یک سوراخ در پشت ساز است. نی ایرانی حدود 3 اکتاو را پوشش می‌دهد.


نمونه‌ای از وسعت و تنوع صدای نی - جمشید عندلیبی در آلبوم یاد ‌ایام استاد شجریان (از یوتیوب). اگر به یوتیوب دسترسی ندارید می‌توانید ویدیو را (22Mb) از اینجا دانلود کنید. 

 

اگر احیانا تفریح جالبتری سراغ ندارید یا حوصله تان از حل یک عالمه معادلهی garbage سر رفته، ساختن و تلاش برای صدا در آوردن از نی اساسی به چالش‌تان خواهد کشید. در اینجا قصد بر اینست که نحوه‌ی ساختن یک نی ایرانی ساده توضیح داده شود. (لطفا توجه داشته باشید که این نیِ ما بَند مَند یُخ! یعنی هفت‌بند و هشت‌بند و این حرفا تعطیل)


وسایل مورد نیاز:

لوله پلیکا (پی وی سی) 3/4 اینچ، اتصال یا کوپل فلزی کاهنده یا افزاینده (reducer coupling) بسته به سایز فکتون طرف افزاینده یا کاهنده ش باید سایز 3/4 باشد، خط کش، نوار تفلون (برای آب بندی کوپل) و دریل و مته.


لوله مورد نیاز می‌تواند لولهی معمولی پلیکا یا پی‌وی‌سی انتخاب شود که اگر لوله‌ برای مصارف آب آشامیدنی باشد از نظر بهداشتی هم بهتر است. قطر داخلی مناسب لوله حدود 2 سانتی‌متر (3/4 اینچ) است. این لوله‌ها را به صورت بریده شده به طول حدود 60 سانتی‌متر می‌توان از جاهایی مانند home depot خرید. اگر هم ایران هستید که از بقالی سر کوچه‌تان می‌توانید تهیه‌شان کنید. نی‌های حرفه‌ای موجود (یعنی لوله پلیکا نه!) بین سی تا هفتاد سانتی‌متر طول دارند و قطر داخلیشان بین یک و نیم تا سه سانتی متر است.

 

مرحله‌ی بعدی اندازه‌گذاری سوراخ‌های نی هست. نی ایرانی یک لوله‌ی صوتی است که با دمیدن صدا و ایجاد تشدید صدا ایجاد می‌کند. شما لازم نیست با دهانتان صدایی تولید کنید. در حقیقت دمیدن در نی صدای بسیار ملایمی ایجاد می‌کند که تمامی فرکانس‌ها را در بر دارد. در هنگام دمیدن در نی یکی از این فرکانس‌ها - که همان فرکانس طبیعی فاصله سرِ نی تا اولین سوراخ باز است - تشدید می‌شود و صدای نی ناشی از آن است. توجه داشته باشید که وقتی در نی می‌دمیم لوله‌ی صوتی فقط خود نی نیست بلکه دهان ما نیز بخشی از این لوله‌ی صوتی است و در صدای نهایی تولید شده تاثیر می‌گذارد. مثلا اگر فرکانس طبیعی نیِ ما نُتِ لا (A) باشد شما می‌توانید با تغییر شکل دهان نُت‌هایی با فرکانس پایین‌تر را هم از همین وضعیتِ نی بیرون بیاورید. بنابراین برای اینکه مجبور نشوید فکتان را سرویس کنید، بهتر است از همان ابتدا یکی دو سانتی‌متر فضای دهانتان را هم در محاسباتتان منظور نمایید.

نی - حداقل در شکل سنتیاش - قابل کوک کردن نیست (بنابراین دیگر پوزه‌ی همگی پاک، و جناب نوازنده‌ی نی هم مثل نوازنده‌ی سنتور نباید ماتم بگیرید که هر نیم ساعت دوجین سیم را باید از نو کوک کند.) در عوض اگر نوازنده بخواهد در دستگاه‌های مختلف بنوازند حدود دوجین (سیزده تا!!) نی باید همراه داشته باشد. از کمالات نی ایرانی اینست که اصولا هر یک از نی‌ها یکی از نت‌ها را ندارد! مثلا نیِ سل‌کوک* (دست بسته دو) نت سی را ندارد و ظاهرا نوازنده‌ها با تکنیک‌هایی این نت را اجرا می‌کنند.

* یک نکته اینکه نیِ دو کوک (یعنی نی‌ای که دست بسته صدای دو تولید می‌کند) در تداول سل‌کوک نامیده میشود. اگر فهمیدید چرا ما رو هم خبر کنید.


نت‌ها و فرکانس‌های نی سل‌کوک به قرار زیر است:
وقتی تمامی سوراخ‌ها را بسته نگاه دارید
صدای دو (C3) با فرکانس 131 هرتز

بعد اگر به ترتیب سوراخها را از انتهای نی باز کنید نت‌های زیر قرار دارند:
رِ (D3)  با فرکانس 147 هرتز
می بمل (D#3 یا Eb3)  با فرکانس 156 هرتز (بعضی جاها  می‌کُرُن)
فا (F3) با فرکانس 175 هرتز 
فا دیز(F#3 یا Gb3)  با فرکانس 185 هرتز   
سل (G3) با فرکانس 196 هرتز
لا (A3) با فرکانس 220 هرتز

با توجه به این‌که نی یک لوله‌ی صوتی یک‌طرف بسته است محل سوراخ‌هایی که این اصوات را ایجاد کنند از رابطه‌ی زیر به سادگی محاسبه می‌شود:

f=v/(4L)

که در آن v=346 متر بر ثانیه سرعت صوت است (حالا بیشتر جاها. ولی اگر قراره بالای اورست یا روی کره ی مریخ نی بنوازید توصیه می‌کنم به جدول سرعت صوت  مراجعه کنید)، f فرکانس صدای تشدید شده به هرتز (تناوب در ثانیه) و L فاصله‌ی ابتدای نی تا اولین سوراخ به متر می‌باشد.

با توجه به این‌که وقتی تمام سوراخ‌ها بسته است صدای دو (C3) باید تولید شود طول کل نی می‌بایست حدود

L=v/(4f)=346/(4*131)=0.66 m

یا 66 سانتی‌متر باشد. باز هم تاکید می‌کنم که حداقل 2 سانتیمتر برای فضای دهانتان در نظر بگیرید وگرنه که کچل می‌شوید تا صدای دو (C3) را تولید کنید (یعنی طول نی را حداکثر 64 سانتیمتر بگیرید)

اولین سوراخ (از انتهای نی) باید صدای رِ (D3) تولید کند. در نتیجه فاصله آن از لبه ابتدایی نی باید

L=v/(4f)=346/(4*147)=0.59 m

یعنی 59 سانتی‌متر باشد. به همین ترتیب سوراخ نتهای بعدی یعنی می-بمل، فا، فا دیز، سل و لا باید به ترتیب در فاصله ی 56، 49، 47، 44 و 39 سانتی‌متری از لبی قرار گیرند. یادآوری مجدد که فاصله‌ی فضای دهانتان را از این اعداد کم کنید (مثلا 2 سانتی‌متر). نکته‌ی مهم دیگر اینکه نسبت بین این نتها مهم است نه مقدار دقیق خودشان (این اعداد و فواصل به خوبی با اعداد تجربی کتاب آقای جاهد هماهنگ است).

 

نحوه ی علامت‌گذاری روی بدنه


تصویر بالا سوراخ‌های جلوی نی را نشان میدهد. سمت راست تصویر به طرف انتهای نی است. در حقیقت در تصویر بالا از سمت راست به چپ نتهای ر، می-بمل، فا، فادیز و سل دیده می‌شوند. توجه داشته باشید که سوراخ نت لا (نزدیک‌ترین نت به لبی) باید پشت نی تعبیه شود و در حین نواختن با انگشت شست دست راست کنترل می‌شود (این را بسیار مواظب باشید چون اگر مثل حاجی‌تان تمام سوراخ‌ها رو کنتراتی یک طرف زدید باید بروید درِ سوراخ آخری را گِل بگیرید.) 

پشت نی و حفره‌ی مربوط به نت لا (لبی در سمت چپ است)

خوب نی ایرانی شما تقریبا آماده است. دیگر آن‌چه که باقی‌مانده تزیینات و دکوراسیون نی است که بسته به ذوق و قریحه‌تان دارد. نحوه‌ی انگشت گذاری بدین ترتیب است: اگر انگشت کوچک را انگشت اول بنامیم  انگشتان دو و چهار دست چپ نتهای پایینی ساز (یعنی ر و می-بمل) و انگشتان دو و سه و چهار دست راست نتهای بالایی (یعنی فا، فا دیز و سل) و انگشت شست دست راست نت پشتی (یعنی لا) را کنترل میکند.



 نی را می‌توان به دو صورت لبی یا دندانی نواخت. اگر احیانا نگران فاصله افتادن بین دندان‌های جلوییتان هستید می‌توانید به روش لبی شروع به کار کنید. ضمنا دوستان اینجا کامنت دادند که حین نواختن سعی کنید از فشار بیش از حد خودداری کنید زیرا که ممکن است منجر به باد فتق!!! شود.

 

اگر احیانا خودتان هم حوصله نکردید نی‌نوازی کنید، می‌تونید نی را به دوستان با سلیقه و هنردوستتان هدیه کنید، یا حداقل در سرما و برف و بوران شب سال نوی میلادی به یک آدم برفی تنها ... 
(اینجاست که شاعر می‌گوید نی‌نوازان را چه پیش آمد ...)

 

عکس بزرگتر

 

مطالبی برای مطالعه بیشتر:

ساز نی از ویکی
مقدمه ای بر تاریخ نی از حسین عمومی (از گفتگوی هارمونیک)
نوازندگی نی
 از گفتگوی هارمونیک
معرفی ساز نی
 از نت آهنگ
زندگی استاد حسن کسایی 

اطلاعاتی در مورد انواع نی

کتاب شناسی (از وبلاگ مجید مجیدی)

 آموزش نی - جلد اول نوشته عبدالنقی افشارنیا
 آموزش نی - جلد دوم (ردیف مقدماتی) نوشته عبدلنقی افشارنیا
ردیف های استاد ابوالحسن صبا تدوین عبدالنقی افشارنیا 
شیوه نی نوازی نوشته محمد علی کیانی نژاد
ردیف آوازی عبداله دوامی ویژه نی نوازان تدوین محمد علی کیانی نژاد
فریاد کویر اثر حسن کیانی نژاد
آموزش نی  اثر مسعود جاهد
 آموزش جامع نی اثر کاوه سروریان
آموزش نی  کاری از گروه رزپارسیان

 

نوازندگی استاد حسن کسایی (از یوتیوب)اگر به یوتیوب دسترسی ندارید می‌توانید ویدیو را (18Mb) از اینجا دانلود کنید