تعیین مقصد:
فرض کنید ایران هستید و برای مسافرت قصد دارید حدود هفت هشت ساعتی از شهرتان رانندگی کنید و به یک روستای خوب برای گذراندن یکی دو روز تعطیلات بروید. از بین روستاهای زیر کدامیک را به عنوان مقصد انتخاب خواهید کرد:
١- روستای آبهویج
٢- روستای آبطالبی
٣- روستای آبآناناس
۴- روستای آبمَلَخ!!!
اگر کوچکترین بهرهای از عقل و درایت برده باشید و خواهر کوچک گرامیتان هم مدیریت جهانگردی نخوانده باشد (یا حداقل عقلتان را به دست مشارالیه ندهید) صدالبته گزینهی آخری را انتخاب نخواهید کرد. ولی دنیا که همیشه اینقدر perfect نیست.
بادبانها کشیده به سمت آبملخ:
اگر از یزد (یا اطرافهم) قصد عزیمت دارید جادهی شیراز را برگزینید و پس از عبور از تفت و کوههای شیرکوه و دهشیر و ابرکوه از سه راه سورمق (استان فارس) به سمت آباده بروید (یه وقت نرونید تا اقلید ها، بعد باید برگردید کل مسیر رو). بعد از آباده جادهی سمیرم (که از صُغاد و بهمن میگذرد) را بگیرید و بروید تا به روستای حنّا برسید. (دیگه از اینجا به بعد رو مرتب باید بپرسید وگرنه که گم خواهید شد). از اطراف روستای حنّا جادهی یاسوج را در خلاف جهت سمیرم بگیرید (این جاده تابلو ندارد!!). روستای چهارراه از این جاده منشعب میشود ولی آنهم هیچ نشانه و علامتی ندارد. لذا توصیه میشود از هر پلیسراه و چوپان و عشایری که دیدید بپرسید. وارد فرعی که شدید بعد از یکی دو کیلومتری روستای چهارراه از یک دوراهی از جادهی آبملخ جدا میشود که باز دقت فراوان و پرسوجو لازم دارد (خدا خیر بده به اون چوپونی که اونروز شونصدهزار گوسفندش رو برده بود پادنا برای چَرا، وگرنه که خدا میدونه ما الان کجا بودیم)
اگر خواستید مسیر برگشت متفاوتی برگزینید ما از مسیر سِمیرم - شهرضا - اصفهان - نایین- عقدا - یزد برگشتیم. اگر از تهران قصد عزیمت دارید احتمالا بهترین راه از مسیر اصفهان- شهرضا - سمیرم باشد.
ابرکوه:
ابرکوه یا ابرقو در 140 کیلومتری جنوبغربی یزد و در مسیر یزد-شیراز، یکی از قدیمیترین شهرهای ایران است که حتی برخی قدمتش را از یزد نیز بیشتر میدانند.
مردمان ابرکوه به سختکوشی و اعتماد به نفس بالا معروفند.مکانهای دیدنی ابرکوه بیش از آن است که یکی دو روز کفایت کند، به خصوص که میراث فرهنگی به تازگی چند خانهی تاریخی (قاجاریه) و از نظر معماری منحصر به فرد را بازسازی کرده که هریک ساعتها انگشت تحسین و حیرت به دهان بازدید کنندگان میگذارند.
معماری سقف خانهی آقازادهی ابرکوه (عکس بزرگتر)
بادگیرهای ابرکوه (بادگیر دوطبقهی متعلق به خانهی آقازاده است) (عکس بزرگتر)
بنای گنبد عالی ابرکوه یکی از سالمترین بناهای دوره سلجوقی و از نفایس هنر معماری ایران است. تمام بنا از سنگ ساخته شده و هشتضلعی است که بر روی سنگی یکتکه ساخته شده است. گنبدعالی مقبرهی میرشمسالدوله ابن علی هزاراسب از خاندان دیلمیان و مادرش بوده که به دستور فرزندش فیروزان بنا شد. گفته میشود محتویات داخل مقبره توسط خارجیها برده شده است.
موزهی مردم شناسی نسبتا بزرگ و بسیار جالبی نیز در محل خانهی صولت ابرکوه برقرار است که تصویر جامع و دقیقی از پیشینهی ابرکوه و زندگی مردمان در این دشت ارائه میکند.
گنبدعالی (عکس بزرگتر)
مرد گیوهباف- موزه مردمشناسی ابرکوه- خانهی صولت (عکس بزرگتر)
روستای آبملخ
روستای آب ملخ روستایی بسیار کوچک (سه خانوار جمعیت) است که در شصت کیلومتری جنوب غرب مرکز شهرستان سمیرم و در دامنه ارتفاعات سر به فلک کشیده دنا واقع گردیده. یک جادهی فرعی بیعلامت در مسیر حنّا به یاسوج به روستاهای چهارراه و سپس آبملخ میرسد. جاده فرعی آبملخ بسیار پرشیب، خاکی و سنگلاخ و در وضعیت بسیار نامناسبی است (پلیسراه به ما گفت روآ شاید بیاد بالا ولی پراید عمرا بکشه! هرچند که پراید آقای مهندس مهدی که کشید!!). ضمنا در اون حوالی تابلو مابلو یُخ. لذا باید سوال کنید. ولی اصولا در کنار جادهها عشایر عزیز مشغول فروش محصولات کشاورزی هستند که میتونید از اونها بپرسید.
خط الراس دنا- کوههای زاگرس (عکس بزرگتر)
جادهی آبملخ (عکس بزرگتر)
روستای آبملخ در منتهی الیه درهیی قرار گرفته که از کف دره، رودخانه خروشان "ماربر" میگذرد و در آن طرف تنگه به رودخانه "خرسان" در کهگیلویه و بویراحمد میریزد. چشمهی تختسلیمان حدود دو کیلومتر تا روستا فاصله دارد که رفت و برگشت به آن حدود دو ساعتی طول میکشد. آب رودخانهی خرسان دل کوه را سوراخ کرده و شکلی شبیه تخت ایجاد کرده که آب چشمه از دوسوی این تخت به داخل رود میریزد و منظرهای بدیع به وجود میآورد.
(مسیر پیادهروی آبملخ به تختسلیمان احتیاط دو چندان میطلبد چرا که به گفتهی ساکنین به دلیل شیب زیاد دیوارهی دره و مسیر بسیار باریک آن هرساله تلفات داده است. ظاهرا یکی از مطمئنترین راههای خودکشی مسافرت به آبملخ در فصل سرماست.)
چشمهی قدمگاه حضرت سلیمان (عکس بزرگتر)
آبشار آبملخ (عکس بزرگتر)
اعتقاد بر این است که ریختن آب چشمه در دو ظرف و قراردادن ظرفها در دو سوی مزارع، آنها را از شر آفت ملخ مصون میدارد. همینطور گفته شده که اعتقاد بر این است که سلیمان نبی از این مسیر گذشته. سیداسدالله مرد یکی از سه خانوار ساکن روستای آبملخ از داستان آبشار میگوید:
اگر به youtube دسترسی ندارید فیلم را میتوانید از اینجا دانلود کنید.
فیلم کوتاهی از حرکت ماهیها در خلاف جهت آب در رودخانهی خرسان در چندمتری تخت سلیمان (یا از اینجا دانلود کنید)
آبشار سِمیرُمشهرستان سمیرم در فاصله 590 کیلومتری تهران، در منطقهای کوهستانی قراردارد. آب وهوای این منطقه معتدل وکوهستانی است. این شهر یکی از ییلاقات استان اصفهان است ودارای آبشاری معروف وچندین چشمه میباشد.
پارک آبشار سمیرم در شب (عکس بزرگتر)
اصفهان
اصفهان که به تنهایی چندین فصل مجزا میخواهد. ولی برای اینکه دل دوستان اصفهانی هم نشکند این دو عکس از اصفهان (فقط این رانندگی که من از مردم اصفهان دیدم توی عمرم ندیده بودم. هنوز یادم که میاد قلبم میاد تا توی دهنم)
کلیسای وانک (عکس بزرگتر)
پل خواجو (عکس بزرگتر)
عَقدا- مقبرهی پارسبانو
قضیه از این قرار است که در اواخر پادشاهی یزدگرد سوم که اعراب به ایران حمله میکنند، یزدگرد تصمیم میگیرد خانوادهی خود را به یزد که جای امنی بوده بفرستد. بنابراین سه پسر یزدگرد به نامهای پیروز، هرمزان و اردشیر و پنج دخترش به نامهای شهربانو، پارسبانو، مهربانو، نیکبانو و نازبانو، به همراه همسرش کتایون و خدمتکارشان مروارید (هریشت) همه به یزد کوچ میکنند. پس از مرگ یزدگرد و فاش شدن محل اختفای خانوادهاش، آنها مجبور به فرار به اطراف یزد میشوند. در این میان هرمزان و شهربانو به دست اعراب اسیر میشوند که شهربانو بعد از آن به همسری امام سوم در میآید که امام چهارم شیعیان فرزند اوست. پس از واقعهی کربلا شهربانو از دست سپاه یزید فرار میکند و به اعتقاد زرتشتیان کوهی در ری او را در خود میگیرد. محل غیبت شهربانو در ری زیارتگاه است.
نیکبانو به همراه هریشت به سمت اردکان فراری شده و درمکانی از یکدیگر جدا میشوند . در محل ناپدید شدن این دو نیز زیارتگاهی به نامهای پیر هریشت و پیر سبز (یا چکچک) برپا شده است. (چشمهای در این زیارتگاه است که اعتقاد است اشک نیکبانو بوده و وجه تسمیه چکچک همین چشمه است. درخت چنار کهنی هم آنجا روییده که اعتقاد است گیسوی نیکبانوست). زیارتگاههای دیگری نیز در اطراف یزد به نام سایر بستگان یزدگرد نظیر پیر نارکی متعلق به ناز بانو در مهریز و نارستانه وجود دارد.
پارسبانو و مهربانو به سمت شمالغربی یزد گریزان و در محلی از یکدیگر جدا میشوند. مهربانو سرانجام در اثر بی غذایی و رنج سفر در عقدا در میگذرد که هماینک به مزرعهی مهر معروف است. در همان حوالی کوه پارسبانو را در دل میگیرد تا از گزند اعراب در امان ماند.
نیایشگاه «پارس بانو»، «بانوی پارس» یا «پیربانو» در 120 کیلومتری شمال غربی یزد (54 کیلومتری اردکان)، در جنوب عقدا و درون درهای به نام «زرجو» (زرجوع) واقع شده است. روستای زرجوع در مسیر یک درهی باریک قرار گرفته و کوههای اطراف آن پوشیده از درختان بادام و انجیرکوهی است. در باورهای مردم، شهبانو در خواب نابینایی نمایان شده و پس از شفای چشمان وی از او میخواهد تا بنای نیایشگاه را بنیان نهد.
زیارتگاه پارسبانو (عکس بزرگتر)
پیرمرد زرتشتی و اسپند و ... (عکس بزرگتر)