The Handicapped

و یسئلونک عن الهَندیکَپد...
و از تو در مورد (زندگی) معلولین (در آمریکا) می‌پرسند...

خیلی وقت بود که می‌خواستم راجع به وضعیت معلولین در جامعه‌ی آمریکا بنویسم. خوب همانطور که انتظار می‌شه داشت خیلی مورد احترام هستند. تقریبا تمام چهارراه‌ها برای عابر پیاده مجهز به چراغ‌مخصوص به همراه آهنگ (پالس) خاص آن چهار راه است به طوری که نابیناها به راحتی چهارراه‌ها و حتی جهات مختلف سر یک چهارراه رو از هم تشخیص می‌دهند.

تمام اماکنی که یک فرد عادی بهشون دسترسی داره برای دسترسی یک فرد معلول نیز طراحی شده‌اند. اکثر اتوبوس‌ها و وسایط نقلیه‌ی عمومی مجهز به سطح شیبدار اتوماتیک هستند که شاید فقط چند بار در عمر وسیله‌ی نقیله از اون استفاده بشه، ولی باید در وسیله‌ی نقیله موجود باشد. (من خودم تا حالا یک بار هم ندیدم که کسی با ramp سوار اتوبوس بشه).  تمام ساختمان‌ها ورودی شیب‌دار (Ramp) هم دارند وحتی جایی‌که بعلت فقط چندین پله، آسانسور مقرون به صرفه نبوده برای معلولین بالابرهای مخصوص نصب شده است (نمونه: 84 mass. ave.) .  ضمنا، وقتی من می‌گم همه جا یعنی واقعا همه جا! 
 

 بیشتر  (شاید ۹۰٪) دستشویی‌ها  در اماکن دولتی، آموزشی و تفریحی نیز برای معلولین محلی جداگانه طراحی کرده‌اند و با آرم معلول روی درب مشخص می‌شوند. (ببخشید دیگه من باید جامع و مانع توضیح بدم) 

جاهای عمومی مثل مراکز ورزشی (Gym) هم حتما محل تعویض لباس و دوش مخصوص معلولین را دارند. ولی چیزی که بیشتر از همه‌چیز توجه ملت رو جلب می‌کنه محل‌های پارکینگ مخصوص معلولین هست. یکی از بزرگترین معضلات در ایالات متحده یافتن جای پارکینگ قانونی است. هرچند جای پارکینگ غیرقانونی زیاد پیدا می‌شه ولی نتایج پارک غیر‌قانونی که همانا tow شدن ماشین توسط کمپانی‌ مربوطه و پرداخت حداقل ۱۰۰ دلار خشکه (در ایالت عزیز ما) و بازای هر روز ۲۰ دلار هزینه‌ی نگهداری! است بعلاوه جریمه و بالا رفتن بیمه (insurance)، باعث می‌شه که حتی خیال پارک کردن در جای غیر قانونی به ذهن آمریکایی که سهله، ایرانیش هم خطور نکنه. جالبیش اینه که عزیزان کمپانی tow کننده هیچ ربطی به پلیس ندارند و پلیس برای tow کردن هر ماشین یه مقدار پول بهشون می‌ده. اینه که این‌ها هم منتظرند یه بیچاره‌ای یه ثانیه موتور ماشینش رو یه جای غیرقانونی خاموش کنه تا این ماشینش رو ببرند. حالا توی این قحطی پارکینگ یه دفعه می‌بینی سه-چهار جای پارکینگ برای عزیزان Handicapped خالیست! این محل‌های مخصوص با آرم

مشخص می‌شوند و ماشینی که در این مکان پارک می‌کنه یا باید پلاک ماشینش این رو نوشته باشه یا کارت مخصوص شخص معلول را به همراه داشته باشد:

البته توجه دارید که این چیزها توی ایران خیلی کار نمی‌کنه، چون از فرداش بازار سیاه کارت معلولین راه می‌افته و ملت همه دوتا ماشین می‌خرند که یکیش پلاک معلول داره و یکیش نداره و امثالهم

در هر صورت اینجا تاکید همیشه بر اینه که برای فرد معلول هیچ تمایزی نباید قائل شد. شاید بد نباشه اون‌هایی که علاقه‌مند هستند نگاهی به قانون معلولین آمریکا که با هدف "منع صریح و جامع تبعیض به خاطر معلولیت" نوشته شده نگاهی بیندازند.

در مراسم رسمی که فرد ناشنوایی حضور داشته باشد، حتما مترجم مخصوص حضور داره و  کل سخنرانی و حتی سرود‌ها و ... رو به زبان اشاره بیان می‌کنه. من یادمه که در دو مراسم بزرگ سال گذشته یعنی مراسم فارغ‌التحصیلی و معارفه‌ی رییس جدید دانشگاه در دو گوشه‌ی سالن دونفر با اشاره حرف‌ها رو ترجمه می‌کردند.

اکثر برنامه‌های تلویزیونی زیرنویس (Caption)  دارند. یادم اومد وقتی ما موزه‌ی جانسون رو می‌دیدیم بین ۵-۶ نفری که در اون زمان اونجا بودیم یک ناشنوا هم بود. و خوب مسوولین موزه زیرنویس فیلم‌هایی که نشون می‌دادند رو روشن کرده بودند.

گفتم موزه‌ی جانسون و یاد این ایالت تگزاسِِ  ........ (چند صفت لایق)  افتادم! حالا من بعدها سر فرصت جواب این نو-کابوی‌های پرادعا را می‌دم. فقط من ازشون می‌خوام یک بار هم که شده  (و فقط یک بار) به ممالک متمدنه‌ی شمال سفر کنند تا با چشم خودشون ببینند که زندگیِ مردمِ بافرهنگ ‌چه‌طور هست و مردم چطور به جای هفت‌تیر کشی و گاوبازی وقتشون رو به کار و تفریحات سالم مثل مطالعه و ورزش می‌گذرونند و به‌جای جنگ‌افروزی، فعالیت‌های صلح‌آمیز و گفتگو و مسامحه و مهرورزی (!) رو سرلوحه‌ی تفکراتشون قرار دادند...

حالا فعلا بگذریم

برای معلول بودن حتما لازم نیست روی ویلچر نشسته باشید یا نابینا یا ناشنوا باشید. یکی از دانشجویانی که من ترم گذشته TA شون بودم "دستش کُند بود "!!!! یعنی می‌گفت که من مساله‌ها رو می‌تونم حل کنم ولی زمان بیشتری لازم دارم. بعد رفته بود دکتر و گواهی آورده بود که باید بهش ۲ برابر سر هر امتحان وقت بدیم. خوب گواهی دکتر هم خیلی مهمه ( چون اگه بهش اهمیت ندی خیلی راحت می‌ره از دانشگاه شکایت می‌کنه، و تقاضای غرامت که این کارِ ما روحیه‌اش رو خراب کرده و حالا خر بیار و باقالی بار کن!). جالبیش اینه که من بالای سرش که می‌رفتم از خیلی‌ها تند‌تر هم می‌نوشت. داشتم فکر می‌کردم توی کشور ما کسی که کُند باشه محکوم به عقب ماندن از بقیه است. ولی اینجا این بشر، از اول دبستان تا حالا تمام امتحاناتی که داده با دو برابر وقت بوده بدون اینکه- حداقل ظاهرا- هیچ تمایز خاص مهمی با بقیه داشته باشه.

***************************
و اما از سیاست:
اول از همه که دهـــــــ

(مشترک گرامی: دسترسی به این بخش نوشته امکان‌پذیر نمی‌باشد)
Access is Denied

 

***************************
خوب، فکر کنم به حد کافی زیاد نوشتم.
فعلا خدانگهدار