ایام ِمیمونِ پیش از نوروز - ۲



یکی از همین ایام میمون، دقیقا هوین الان،
خونه عین بازار شام ...

-[صداهای نامفهوم از اونور خونه]
-[شما با صدای بلند]: اومدم.... اومدم....، 

-[صداهای نامفهوم از اونور خونه]
-[شما با صدای بلند]: اخبار؟؟؟؟؟ من؟؟؟؟؟؟ نه نه نه! اخبار نمیخونم به خدا! اصن من برم زیر تریلی اگه اخبار بخونم. اومدم چک کنم کامپیوتر ویروسی نشده باشه... 

-[صداهای نامفهوم از اونور خونه]
- هان؟ یه بار دیگه بگو ... 
-[تکرار صداهای نامفهوم خطِ قبلی از اونور خونه]
- آره ویروسش رو باید هر نیم ساعت یکبار چک کرد... 

-[صداهای نامفهوم از اونور خونه]
-نه نه! نوشته بود کامپیوتر خاموش باشه هم ویروسه اکتیو میشه... 

- [صداهای نامفهوم از اونور خونه]
- چی؟ چی گفتی؟ ...
- [تکرار صداهای نامفهوم  قبلی از اونور خونه با لحن عصبانی]
- آهان، نه میگن از نصف شب تا یازده و نیم صبح ویروسه اگر هم اکتیو بشه کار خاصی نمیکنه ... به جان خودم اگه دروغ بگم، اصن من لال شم اگه دروغ بگم... 


- [جیغ های نامفهوم از اونور خونه]
- باشه باشه، عصبانی نشو، اومدم... اومدم... [زیر لب] آخه من نونم کم بود، آبم کم بود، آخه ....  



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد