توی بیمارستان روانی، به زبان خودمان همان تیمارستان، بستری است. باید روانی باشد که بردهاندش آنجا، حتما روانی است، دیوانه است، دیوانه بوده، از همان اول، از همان اول که برای کشورش رفت جبهه و جنگید، از همان زمان دیوانه بوده، از همان زمانی که پیشمرگ مردم قدرناشناسی شد که روز خطر رنگ به رخسارهشان نبود و دعا میخوانند و تحسینش میکردند و بدرقهاش میرفتند و حالا که طوفان فرونشسته و زمان خوشیهاشان است او را با خاکستر جنگ بر سر و رویش گوشه تیمارستان رها کردهاند. او از اول دیوانه بوده.
مرحوم شاملو یک بار گفت "ملت ایران حافظه تاریخی ندارد" و بعد همه ریختند بر سرش و فحشش دادند و فحشش دادند و آن قدر فحشش دادند تا بالاخره مرد و حالا هم که مرده یک روز در میان سنگ قبرش را می شکنند. خوب راست می گفت، حافظه تاریخی نداریم دیگر.
این را گفتم که بگویم که این روزها که بازار جادو و جنبل داغ است و یک عده جنگیرند و عدهی دیگر جنگیرها را میگیرند (یعنی در حقیقت جنگیرگیرند)، حالا وسط این بگیر و ببند کمتر کسی یادش می افتد که سوم خرداد روزی است که ایران بعد از دادن شش هزار کشته و بیست و چهار هزار مجروح خرمشهر را آزاد کرد. بین این بیست و چهارهزار مجروح کلی جانباز بودند که خیلی هاشان مادام العمر معلول شدند و کنار خانههاشان افتادند یه عده هم توی بیمارستان روانی بستریاند، حالا آنهاشان که هنوز زندهاند.
نکته این بود که این خبرگزاری مهر آمده یکسری گزارش تصویری گذاشته و - حالا خدا خیرشان دهد کار خوبیست - ولی هی نوشته "ایثار" و "هروله عشق" و "روح بلند" و از این حرف و حدیثها. بعد من با خودم فکر می کنم که ای بابا این حرفها که برای اینها نان و آب نمیشود. از این همه پول نفت و جیب آقازادهها و خانمزادهها و هدفمند شدن یارانهها و سهمیهبندی بنزین و جشن ملی نوروز و غیره نمیشود خردهای زد و یک زندگی معمولی برای بازماندههای ضربهدیده از جنگ فراهم کرد؟ چرا کسی صدایش بلند نمیشود؟
اینجا در آمریکا معلولها که هیچ، چنان سربازان جنگ ویتنامشان را تحویل میگیرند که یکی نداند فکر می کند چه خدمتی در حق مملکتشان کردهاند، حالا جالبیش اینجاست که خیلی از این سربازها شرم میکنند بگویند در ویتنام بودهاند از بسکه این جنگ سرافکنده کرد آمریکا را، چه شروعش و چه ادامهاش.
حافظه تاریخی نداریم دیگر، زود فراموش میکنیم، قدرناشناسیم، جانبازان جنگمان را با خاکستر جنگ بر سرورویشان فراموش کردهایم با بدبختیهایشان، کنج تیمارستانها ...