یک سلام کوچک

خوب من طبق قولی که دادم فقط سریع چند تا عکس بگذارم اینجا و برم ساک و چمدون‌ها رو ببندم. ما انشاءا... فردا ۳:۳۰ دقیقه پرواز می‌کنیم و اگر C-130 نشویم هشتم ژانویه هم برمی‌گردیم. من نمی‌دونم چرا تمام حوادث هوایی دنیا بین زمانی که من بلیط می‌خرم تا زمانی که سوار هواپیما می‌شوم اتفاق می‌افتند. یکی پریروز توی آذربایجان افتاده یکی هم همین دوسه روز پیش توی آمریکا افتاد!

اهالی مهمان‌نواز تگزاس هم که ایالت را به آتش کشیدند! تیتر خبر چهارشنبه این بود که "کل ایالت تگزاس در آتش می‌سوزد !!!! ". وضعیت اضطراری در همه جای تگزاس اعلام شده.

 

بوستون. شب کریسمس

بوستون، a homeless  on christmas eve

یک نکته‌ی دیگه:

اگر استاد عزیزتان کلاس درسش از جانش هم برایش مهمتر است:

-- اول ترم به شما خواهد گفت که در طول ۲۵ سالی که این درس را ارائه کرده، به یاد ندارد اشتباهی در برنامه (schedule) کلاس رخ داده باشد.

-- استاد شما این جمله را یک بار دیگر هم تکرار خواهد کرد: وقتی‌که امتحان میان‌ترم اول، در تقویم کلاس به اشتباه (بخوانید ابتکار)  شما در یک روز تعطیل مهم افتاده! و نیمی از دانشجویان کلاس دم در اتاق آقای استاد جمع شده‌اند و به قول استاد عزیز آبروی استاد را توی دانشکده برده‌اند. استاد عزیز با رگ‌های گردن بیرون زده و چشم‌های خون گرفته، خونسردی شما رو تحسین می‌کند.

من زود برمی‌گردم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد