وقتی مردم توی کشورهای دیگه می‌میرند

یه سلام کوچیک

 

وقتی مردم توی کشورهای دیگه می‌میرند:
هفته‌ی پیش همسر Joan منشی Leslie از دنیا رفت. من email ای که به دانشجوها فرستاده شد رو paste کردم اینجا.

*******************
As Leslie informed you, Joan Kravit's husband, Harold, passed away on June 
21st.  We are taking up a collection to donate to a scholarship fund in 
Harold's name.

For those who would like to contribute toward a memorial donation in Harold's name please note:
You can either send your contribution directly to me or make a check 
payable to:
Melrose High School Scholarship Fund
(in remembrance of Melissa Gillis)
Melissa was Joan's niece who used to work in the Graduate Office but passed 
away at a very young age.  A scholarship was set up in her name and the 
memorial donations will be made to that scholarship in Harold's name.
Sharon
*******************

بهتر نیست ما هم به‌جای شب سوم و هفت و هشت و چهلم و سال و سال‌گرد و ... از این کارها بکنیم؟

 

*************************


این امیت ما چون نتونست در موعد مقرر ازدواج بکنه، طبق بلیط از پیش تعیین شده، اواسط ماه جولای رفت بسوی سرنوشت.
توی هند ظاهرا دخترها می‌روند خواستگاری پسرها (!). تمام برنامه‌ی اقامت امیت در هند هم از قبل مشخصه. روز ۱۵ جولای ساعت ۶ بعداز ظهر خانواده‌ی سوریا می‌آیند خواستگاری، روز ۱۷ جولای ساعت ۱۱ صبح ... (امیت یه پرینت از این برنامه‌ی دوماهه داره). اگه که خانواده‌ی دختر‌خانم پولدار باشند امیت روز ازدواج باید سوار فیل هم بشه (چون ظاهرا قیمت اجاره‌ی فیل خیلی بالاست همه استطاعت اجاره‌شو ندارند ! البته پدر امیت پزشک هستش ولی بالاخره). قرار شده که امیت یه دختر خوب هندی هم برای من پیدا کنه! ولی من بهش گفتم که من سوار فیل بشو نیستم.

************************

من الان که این‌ها رو می‌نویسم توی palo alto  (دانشگاه stanford) هستم. ایشالا وقتی برگشتم بوستون خاطرات سفر رو هم می‌نویسم.

فعلا خدانگهدار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد