هویجوری

سلام

بالاخره تعطیلات کوتاه مدت ما هم تموم شد و بعد از یک ماه و نیم دوباره کلاس‌ها شروع گشت ( یادم میاد که یه فعل رو دو بار نباید به کار برد توی یه جمله) عرض کنم که این دوره‌ی یک ماهه‌ی این دانشگاه که به اسم دوره‌ی فعالیت‌های مستقل نامیده می‌شه خیلی ایده‌ی جالبیه و خودش باعث شده که فعالیت‌های دانشجویی و فوق برنامه‌ی این دانشگاه یکی از بهترین ها در ایالت‌های متحده بشه. من می‌خواستم پیشنهاد کنم که توی دانشگاه‌ شریف ( و صد البته دانشگاه‌های دیگه ) هم از این کارا خوبه که بشه. فقط کافیه با معاون آموزشی دانشگاه صحبت کنید ( وسلام مخصوص من رو هم بهشون برسونید و با احتیاط این کار رو بکنید چون به خون من تشنه هستند ! ) و بگید که مثلا ما حالا نمی‌خواد یک هویی یک ماه ، مثلا یک هفته کلاس‌های ترم بهار دیرتر شروع بشه و در طول این یک هفته هر کسی بیاد هر هنری داره در قالب یک کلاس ارایه کنه. خیلی از کلاس‌ها می‌تونه نمره هم داشته باشه ( حالا برای فاز‌های بعدی). اینجا مثلا ۳۰ نوع کلاس رقص بود (حالا این نمی‌خواد با این یکی شروع کنید) و کلاس‌های ورزشی و موسیقی و دیگه هرچی بخواید از آداب معاشرت توی شرکت‌ها (عنوان کلاس) گرفته تا تعویض روغن هواپیما.

واما السیاسه، ما که به خدا سر در نمی‌آریم توی این مملکت چه خبره ( هر دوتاشون نه ایران نه آمریکا) عرض کنم که خوب اینجا این طرفدارهای جمهوری‌ مذهبی هستند (جاستین اصرار داره که بگم کانسرواتیو و آزادی طلب به جای طرفدار جمهوری و دمکرات) یکی از بچه‌های می‌گفت که جرج بوش توی یکی از صحبت‌هاش اینجوری گفته که خدا به من گفت مساله‌ی افغانستان رو حل کنم منم حل کردم، بعد خدا ازم خواست مردم عراق رو نجات بدم من هم اطاعت کردم ، حالا هم از من خواسته مساله‌ی فلسطین رو حل کنم!  داشتم فکر می‌کردم ( این دیگه جزو صحبت‌های بوش نیست) که این بیماری مصریه ( میمش فتحه داره ولی نمی‌دونم چرا این کلمه شبیه کشور مصر شد) انتخابات ایران هم که یکی دیگه !‌ما که نمی‌فهمیم. ولی یه چیزی خیلی برام جالبه که رادیو بیبیسی که همیشه از آقای خامنه‌ای بد می‌گفت این‌دفعه از حرف‌هاش  در مورد انتخابات استقبال کرده و خیلی مثبت حرف می‌زنه. یکی این خیلی برام عجیب بود و یکی هم اینکه ... آقا بگذریم مارو چه به سیاست.

واما، اون دوست عزیزی که پیغام گذاشتند که دوست برادر من هستند، جالبه که بچه‌های دانشگاه صنعتی اصفهان واقعا اعتقاد دارند که توی ایران فقط یک دانشگاه صنعتی واقعی ( و بعضی‌هاشون هم که میگی فقط یه دانشگاه ) وجود داره و اون هم دانشگاه صنعتی اصفهان هست!‌ (راستش بیشتر می خواستم حال برادرم رو بگیرم تا حال دوست برادرم)  عرض کنم که رمز موفقیت در هر کاری ( با لهجه‌ی آذری بخونید -علی ابراهیمی خوب بلده بگه): تلاشی خودتون و کمکی والدین و توفیقی معلم و کمک خدا و از اینجور چیزاست....، آقا من هیچ ایده‌ای ندارم ما چند جا کشکی اپلی کردیم حالا یکی دوجاش هم گرفت دیگه مثل همه. درسهاتو خوب بخون که همش بیس بگیری این خیلی خوبه. اون عمومی‌های شیرین رو هم بخون که مثل من معدلت رو ۰.۵ نمره پایین نیارند. تربیت دو هم والیبال بگیر. درس اختیاری هم با دکتر نثیر و امثالهم‌ نگیر.  من دیگه توصیه‌ای ندارم

در مورد اون عکس‌های دفعه‌ی قبل هم ببخشید اون دوستمون نمی‌دونم چی‌کار کرده که میگه فقط من و چند نفر دیگه می‌تونیم ببینیم. برقیه دیگه! ولی عکس‌های خوبی بود حالا من باهاش صحبت می‌کنم که بگذاره همه عکساشو ببینند

جلیـلی!‌ من دلم برای ساندیس‌های علی‌آقا (یک صفت بد) تنگ شده. بابا بچه‌ها کلی اسم و صفت برای این علی آقا گذاشته بودند که گرون می‌فروشه و عجب دم و دستگاهی راه انداخته و ازاین حرفا ( یادم میاد یه بار هم خودت حساب کردی که متوسط در آمد ماهانش نمی‌دونم چند میلیون تومانه) بیا اینجا ببین چه خبره. می‌دونید که اینجا هیچ‌چیزی قیمت مشخصی نداره یعنی روی هیچ چیزی ننوشته قیمت برای مصرف کننده مقطوع در تمام کشور مثلا اینقدر. هر مغازه‌ای هر چیزی رو هز چقدر دلش می‌خواد می‌فروشه . فقط رقابته که باعث می‌شه یه مغازه از ترس این که مشتری‌هاشو از دست بده همه چیز رو ارزون بفروشه. مثلا مغازه‌های توی دانشگاه به مراتب گرون‌تر از مغازه‌ی سر خیابون می‌فروشند ( یه لیوان ناقابل چایی ۱.۵ دلار! چایی که چه عرض کنم آب جوش و چایی پاکتی )  مثلا قیمت‌ها بسته به محل فروش حتی ممکنه چند برابر بشه!‌ بنابراین خیلی مهمه که خرید‌های کلانت رو کجا انجام بدی. ما حالا با این آمیت و رائول و اینا خودمون چایی می‌گیریم و کتری متری هم که نیست یه دونه مایکرو قدیمی هست که برای آب جوش اوردن محشره، هیچی دیگه همون جا توی لب کافی شاپ راه انداختیم. کم کم بچه‌های دیگه هم یاد گرفتند و اونا هم آب می‌ذارن توی مایکرو و چایی درست می‌کنند!‌ ( اولین بار من اینکار رو کردم، واقعا مغز ایرانی که می‌گن اینه) آره دیگه می‌خواستم بگم جلیل جون که قدر علی‌آقا () رو بدون که اینجا بیای اینا بیچارت می‌کنن.

یه سایت بسیار عالی در حال نوشتن شدن هست که یکی از دوستان من زحتمش رو می‌کشه . به شدت مطالعه اش برای همه‌تون توصیه می‌شه. اون‌هایی که بر سر دوراهی انتخاب تحصیل داخل و خارج هستند بیشتر از همه. یکی از مشکلات ما توی ایران اینه که هیچ دیدی نسبت به خارج از کشور نداریم . این وبلاگ که از دید که انسان تحصیلکرده‌ی ایرانی است که هم در ایران و هم در اروپا و آمریکا مدت‌ها بوده خیلی می‌تونه در حل این مشکل کمک کنه و تصویر درستی از دنیا و شرایط زندگی در نقاط مختلف ارایه کنه. لطف کنید و تا می‌تونید پیغام بگذارید و به خصوص انتقاد کنید.

www.sombrero.persianblog.ir/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد