سلام
ببخشید. من دوبار یه چیزایی نوشتم ولی بعد دیدم دو ریال نمیارزه ( منظورم این نیست که چیزایی که الان دارم مینویسم دو ریال میارزه) .
علی صفی در مورد ماه مبارک ! رمضان پرسیده بود و مراسم اینجا. خوب هر شب مسجد دانشگاه افطار میدند من هنوز نرفتم ولی بچهها گفتند که افطارش درست و حسابی و خوبه. شب اول هم که وهاب و تقی اینا همه رو دعوت کرده بودند ( اعم از روزهدارها و روزهندارها) افطار برند آپارتمانشون. عرض کنم که یه شب هم ام اس ای ( مسلمانان ام آی تی) افطاری اساسی دادند و یه مراسم بود که یه دختر خانم در مورد دین اسلام و فواید روزه گرفتن پرزنتیشن ارایه کردند ( این قسمتش خیلی جالب بود) و بعد جلسهی پرسش و پاسخ با حضور امام جماعت ( و امام جمعه)مسجد و چند نفر از آدمهای اجرایی گروه برگذار شد. البته خیلی شلوغ بود . خوب هر وقت یه جایی یه غذای مفتی پیدا بشه یه مشت ملت الاف ( علاف؟؟) هم پیدا میشن که بیان. (البته فکر نکنید اینجا حکومت طالبان هست ها ولی خوب همه چیز پیدا میشه مثلا فردا هم اسراییلیها یه برنامه دارند که فیلم نشون میدند و ((برای مردم بیگناه اسراییل)) اعانه جمع میکنند. پس فردا هم یه گروه دیگه که ترجیح میدم اسمشون رو نیارم شام دعوت کردند!! (البته همهی دانشگاه رو)
من ترجیح میدم خودم غذا درست کنم. تازگیها برای اولین بار در عمرم کشف کردم که غذا پختن چه کار باحالیه. هیچ کاری هم نداره فقط کافیه چند تا چیزو قاطی کنی ( پیاز و گوجه و سیب زمینی) یا مثلا برنج رو بریزی توی یه قابلمهی پر آب و بذاری روی اجاق بقیهاش خودش میپزه . فکر میکنم مامانها زیاد شلوغش میکنند . البته خوب یه کمی دقت لازمه وگرنه اون اتفاقی میافته که دیروز افتاد و بچهها مجبور شدند طبقه رو خالی کنند تا دودها بیرون بره ولی خوب این طبیعیه دیگه.
امشب شب جشن هالووین هستش که ملت لباسهای عجیب غریب میپوشند. من تازه اومدم توی خیابون از جن پیدا میشه تا مرغ و خروس و خرس و سرخپوست و عزراییل ... خوشن دیگه. ایشالا عکسهای هالووین ایرانیها که آماده شد چند تاشا میفرستم که ببیند.
بالاخره هم این آدمهای بی انصاف یه پرزنتیشن انداختند گردن من. چهارشنبهی گذشته نتایج دو ماه الافی را در قالب یک پرزنتیشن ۱.۵ ساعته جلوی ۵ تا دکتر و تیم تحقیقاتی مشترک دانشکدهی مکانیک و ریاضی ارایه کردم.تا ۳ ساعت بعدش نمی تونستم حرف بزنم از بس این لغات مسخرهی انگلیسی رو تکرار کردم یس سر. لت می اکسپلین یو . ایت ایز ا ویندو ... بابا واقعات زبون خودمو خیلی قشنگه چیه این گاربیج. انی وی.
آقا محسن بشت خطه. اینقدر هم ذهنتون خراب نباشه که تا من دهن باز میکنم هزارتا مادر زن و بدر زن و نوه و نتیجه برای من در بیارین. آقای محترم (( او)) من بخدا نمیفهمم چی میگی جملههات نه فعل داره نه فاعل نه مفعول نه حرف ربط نه ...
آقا به همه سلام برسونید