سلام

سلام

خدمت دوستان و عزیزانی که تصادفی میان به این سایت سر می‌زنند عرض کنم که اسم من محمدرضا است و به دلیل اینکه این غربی‌ها نمی‌تونن درست تلفظش کنند اینجا بهم رضا می‌گن. این سایت را قرار بوده که برای برخی از فامیل و دوستان گاهگاهی بنویسم شاید که مفید واقع بشه. و توی این دانشگاه لعنتی هم دارم عمرم را تلف می‌کنم.

امروز سه شنبه نمیدونم چندم مهر یا شهریور مطابق با چندم آگوست یا اکتبر است ولی خوب روز کلاس‌های من بود. یه هم گروهی (برای ریسرچ!)‌به من خورده که نگو و نپرسِ بر و بچ شریف (بیشتر مکانیکی‌ها و بازهم بیشتر ۷۶ ایها- توجه داشته باشید که گفتم بیشتر و این اصلا از عمومیت موضوع کم نمی‌کنه) شخصی به نام سید را خوب می‌شناسند. تقریبا کسی نیست که از شریف فارغ‌التحصیل بشه و سروکارش به سید نیفتاده باشه. این رفیق ما اسمش آمیت هست و هندیه ولی بچه‌ی گلیه و دقیقا مثل سیده. من مطمئنم خدا اونو رسونده. تمرینا رو تر و تمیز می‌نویسه سر کلاس جزوه ای می‌نویسه که روی دخترای چینی رو هم سفید کرده و دیگه نگو و نپرس....

اهل هنده و اسم دینش جن!!! هست. در دین اونا که یه چیزی شبیه هندو هست خوردن گوشت حرام است. بنابراین اونا همشون وجتاریان (سبزی خور!) هستند. آها یه چیز دیگه هم بگم تا یادم نرفته که مسلمونا (دور از جون ما)‌گوشت ذبح حلال باید بخورند ( یعنی اگه نخورند میگن که می‌برنشون جهنم و اونجا بلایی به سرشون میارن که نگو و نپرس) بنابراین اینجا چند تا مسلمونی که هستند گوشت حلال می‌خرند و می‌خورند. تازگی‌ها شنیده‌ام که یهودی‌ها از مسلمونا هم چیز ترند ( دیگه خودتون یه چیز  خوب برای چیزتر پیدا کنید) اونا سبزیجاتشون هم باید کشت حلال بشه یعنی هنگام کاشتن دعا بخونند و هنگام درو هم یه دعای دیگه. بنابراین یهودی‌های متعصب نه گوشت بلاد کفر را می‌خورند و نه سبزیجات و میوه‌هاشونو و حتی چایی!!!!!!!!!!!!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد